حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

حبذا ...

سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۰، ۰۵:۱۲ ب.ظ
خاتمی را نمی بخشم .. همین .. اینجا را ببین:

حسینیان همچنین با قوت، مسئله خودکشی سعید امامی را رد کرد و گفت: «اما مسئله‌ خودکشی را اصلاً اعتقاد ندارم. مطمئن هستم سعید امامی را همان دست‌های ناپاک که قتل‌های زنجیره‌ای را به وجود آوردند، همان دست‌های ناپاک که جریان رسیدگی را منحرف کرد، سعید امامی را به قتل رساند و مظلومانه پیش از کشتن، آبروی او را بردند. من قبل از این جریان به آقای ربیعی یک نامه‌هایی نوشتم. وقتی که دستم از همه جا کوتاه بود، گفتم مظلومیت این بچه‌ها دامن شما را خواهد گرفت.» دلایل حسینیان برای خودکشی نکردن امامی به این شرح بود:‌ «یک استکان داروی نظافت کسی را نمی‌کشد؛ من گواهی فوت ایشان را دارم و پزشک قانونی هیچ گزارشی راجع به مرگ ایشان ننوشتند و نوشتند علت مرگ نامعلوم (است). آقای سعید امامی تا چهار روز در بیمارستان بود، زنده بود و بعد از چهار روز فوت کرده است. معلوم است که دارو این‌قدر مؤثر نبوده، همان لحظات ایشان را از بین ببرد و حتی خبر دادند که ایشان خوب شده بیایید ببریدش. حسینیان قتل سعید امامی را به آن دلیل محتمل‌تر می‌داند که پزشکان علت مرگ وی را (دو ساعت قبل از مرخصی) ایست قلبی دانسته‌اند و از طرفی دیگر، ایست قلبی با آمپول هواست.» حسینیان ناگفته دیگری را نیز فاش می‌کند و می‌گوید: «چند وقت پیش خدمت آقای ری‌شهری بودم ایشان فرمودند که یک نوار شکنجه آورده‌اند اینجا، من دیده‌ام حالم به هم خورده است دو دقیقه‌اش را دیده‌ام و مطمئن شدم که سعید امامی خودکشی نکرده، بلکه او را کشته‌اند من همین‌جور پیگیر بودم، ببینم این نوار چیست که آقای ری‌شهری از این جریان چنین استنباط کرده‌است؟ بالاخره از دوستانی که نوار را دیده بودند، سؤال کردم. دیدم که یکی از همین متهمین را دارند با شلاق می‌زنند و بازجوها می‌گویند که دو قاشق بخور.»

«در مورد جریان شکنجه این‌گونه نبود که آقای خاتمی خبر نداشته باشد. متأسفم که آقای خاتمی انکار می‌کند. بنده به یکی از وزرا بارها گفتم که چرا جریان شکنجه را به آقای خاتمی نمی‌گوید؟ گفت گفته‌ام. ماجرای کشف شدن جریان شکنجه در رمضان سال گذشته بود که یک نفر از پزشکان بیمارستان بقیة‌الله سپاه که خانم او هم در وزارت اطلاعات بوده‌است، برای آقای یونسی خبر آورد که یک خانم و یک آقایی از متهمین پرونده در حال مرگ هستند و خیلی التماس می‌کنند که یک نفر با اینها صحبت کند. آقای یونسی نماینده‌ای فرستاد که او را راه ندادند تا این‌که جریان به دفتر مقام‌معظم رهبری رسید. از طرف دفتر با آقای‌ هاشمی‌شاهرودی تماس گرفتند و ایشان آقای مروی را فرستاد برای تحقیق و دیدند که یکی از آنها همسر سعید امامی است. اینها در حال مرگ بودند و کلیه‌هایشان از شدت شکنجه از کار افتاده بود. آقای مروی می‌گفت استخوان کف پاهای همسر سعید امامی بیرون زده بود یعنی شکنجه چیزی نبوده است که آقای خاتمی بخواهد انکار کند. این جریان کشانده شد به هیأت سه نفری که رفتند پرونده را رسیدگی کردند و مشخص شد همه چیز دروغ بوده‌است. در سؤال‌هایی که از متهمین می‌کردند، دنبال قتل‌ها نبودند بلکه دنبال چیز دیگری بوده‌اند.»

...

منبع:

http://rajanews.com/detail.asp?id=110420

  • ۹۰/۰۹/۲۲
  • ح.ب

نظرات  (۱۰)

همایی چون تو عالیقدر...حیف نیست ؟
خدا آقای خاتمی و کسانی رو که تحت عبای او
به اسلام خیانت کردند لعنت کنه...
من اون نوارو شنیییدم .... فاجعه است
  • رضا دارینی شبستری
  • عجیب است که آقا نه آن روز و نه امروز با وجود اطلاع از این فحایع موضعی نگرفته اند. عدم موضع گیری در آن روزگار را میتوانم به حضور اصلاح طلبان در قدرت و مصلحت کشور مربوط کنم اما خاموشی امروز ایشان ایشان را درک نمیکنم.

    ------------
    پاسخ:
    امروز هم مصلحت ست ... و چه بسیار من مصلحت سکوت امروز را بیش از آن دوران می بینم .. چه هشت سال تلخ و تاری بود حکومت این مفسدان بر مملکت ...
    برخی مردمان امام گذشته را عاشقند، نه امام حاضر را! میدانی چرا؟
    امام گذشته را هر گونه بخواهند تفسیر می کنند اما امام حاضر را باید فرمان ببرند...
    و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند ..
  • رضا دارینی شبستری
  • اگر بپذیریم که هم دیروز و هم امروز مصلحت چنین بوده و حتی امروز مصلحت بیشتری در سکوت است پس شما چرا سکوت نمیکنی؟ مگر نه آنکه باید از فرمان امام حاضر تبعیت کرد؟ اگر برای شخصیتی مثل رهبر سکوت لازم است. آیا این مصلحت است که پیرو سکوت بشکند؟ این نامش بصیرت است؟ این نامش پیروی است؟ یا نامش تفسیر به رای خود است؟ همان کاری که معتقدید کوفیان در عاشورا کردند؟
  • رضا دارینی شبستری
  • یعنی شما میگوئید فرمانده دشمن را ندیده بعد از 12 سال؟ معتقدید که باید "کشف" خود را با صدای بلند به همه اعلام کنید؟ چشم فرمانده نمیبیند و چشم شما میبیند؟ پاسختان را بیشتر از جنس همان "تفسیر"هائی میبینم که ازشان گله دارید.
    چرا هیچ کس از فردا نمی پرسد که وظیفه اش چیست .
    فرمانده.
    دلم میخواست جوابش رو میدادید!
    میگفتید آقا سکوت میکنندفدر ملا عام!
    و عمل میکنند پشت پرده!
    ما اما میاییم و میگوییم در ملا عام!
    بل خودمان آدم شویم!که دستمان به شما که به این راحتی که نمیرسد!!
    خودمان درست نشده "که" را به راه ببریم؟
    امام حسین هم عمل کردند سکوت کردند حضرت زینب هم رسوا کردند.
    هرچنــــــــــــد! قطعن آنها کجا و ما کجا!
    ---------
    عامیانه تر!
    خودمو که میتونم درست کنم؟نمیتونم؟
    یکی از کارهایی که هروقت دلم گرفته ست انجام میدم اینه که در صورت امکان نوشته های پیشین شمارو میخونم ،
    الان اتفاقی اومدم اینجا و اصلا یادم نبود که زیر این مطلب پیام گذاشتم.
    امروز که دوباره میخونم و مینویسم خیلی برام جالبه که اصلا تو این چندسال این پستتون یادم نمونده اما خیلی جالبه که با ادم هایی اشنا شدم که از طریقشون با شهید امامی و خیلی چیزای دیگه بیشتر از چندسال پیش که این جواب رو نوشته بودم اشنا شدم و تقدیر یعنی این....
    خیلی برام جالب بود خیلی...
    باتشکر از پست هایی از شما که بعد از چندسال خوندن هم زنده ست ..

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی