حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

یا رب از خاطرش اندیشه ی بیداد ببر ...

يكشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۰، ۰۸:۳۸ ق.ظ
حقیقت آنست که برخی دوستان چون ترکشی هستند در نخاع!، تحملش بسیار مشکل و بیرون آوردنش هم غیر ممکن ست ...

.

.

امروز به عزیزی می گفتم : " ممکن نیست جایی که من باشم دعوای سختی بشه " .. چرا که وقتی طرف مقابل از کنترل خارج بشه، من سکوت می کنم و از صحنه می رم کنار .. می روم یک گوشه ی دیگر می ایستم .. آرام و بی دغدغه ..

و من همیشه آدمی هستم که می روم .. و بعد یکی می ماند و بعد از چند ماه، نامه ای، نوشته ای، حرفی می نویسد که " هی فلانی، بیا و مرا ببخش .."

.

.

این سناریو چند بار اتفاق افتاده باشد، خوبست؟. چندبار؟ ..

  • ۹۰/۱۱/۲۳
  • ح.ب

نظرات  (۶)

الهی هب لی کمال الانقطاع الیک
خوش به حالت
من بر عکسم،اصلا نمی تونم آروم بشم
چه کردی که می تونی اینجور رفتار کنی؟
و اذا مروا بالغو .. مروا کراما
و اذا خاطبهم الجاهلون ..قالو سلاما
من هم می خواهم سعی کنم این چنین باشد. برای من هم عا کنید اخوی.
باورم نمیشه...دقیقن همینه...همین!!!...تحمل مشکل،بیرون آوردن غیر ممکن...همیشه من میروم،یکی میماند...نامه...این سناریو چند بار...

"حقیقت آنست که برخی دوستان چون ترکشی هستند در نخاع!، تحملش بسیار مشکل و بیرون آوردنش هم غیر ممکن ست ..."

گرفتارش هستم و به شدت احساس دورویی می کنم ...:(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی