لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی تبارکت تعطی من تشاء و تمنع الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی الیک لدی الاعسار و الیسر افزع الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا بنون و لا مال هنالک ینفع ...
ناگهان دیدم سرم آتش گرفت سوختم خاکسترم آتش گرفت چشم واکردم سکوتم آب شد چشم بستم بسترم آتش گرفت در زدم کس این قفس را وا نکرد پر زدم بال و پرم آتش گرفت از سرم خواب زمستانی پرید آب در چشم ترم آتش گرفت حرفی از نام تو آمد بر زبان دستهایم دفترم آتش گرفت (قیصر امین پور)
جناب "گنجشک ها هم این می آورند" تو خوبی بقیه بد، بقیه مردمند و تو از ما بهتران و جناب حبذا دوستمون راست میگه که یه حس خودبرتر بینی توی خودت و طرفدارات هست. ما گفتیم تو خواه پند گیر خواه ملال
در پاسخ ضد حال نه عزیز من اووووووووووووووووووووه همه اینها رو شما از یک کامنت من برداشت کردی ! اینجا میدان جنگ نیست که بخواهیم یارکشی کنیم طرفدار وغیر طرفدار راه بیندازیم همدیگر را هم نمیشناسیم که بابت نظرهایمان سود و منفعتی عایدمان شود . بعد هم حکم خوب و بد آدمها را خدا گذاشته برای" یکرو و فقط یکروز" خودش صادر کند خداست دیگر خوش انصاف است مثل ما نیست هر روز و روزی صد بار برای ادمهایی که میشناسیم و اغلب نمیشناسیم حکم صادر کنیم و آدمهایی را که فقط قد یکی دو جمله در یک وبلاگ از کنارشان عبور کرده ایم حکم خود برتر بینی بدهیم و ضمنا اصلا هم این وسط خود را برتر از دیگران ندانیم که پند و اندرزشان بدهیم !!!
چه بیماری قشنگی ست این "و من بیمار از طببیبم .."...
"بی تو هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست"...