حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

می فرماید "لا شی یعذّب الانسان مثل کتمان حُزنه ... ". هیچ چیز مثل کتمان و نهان داشتن غم، انسان را عذاب نمیدهد. 

...

  • ح.ب

" نفس انسان حقیقتی ذومراتب و مقول به تشکیک است. در عین وحدت واجد همه ی کثرات مراتب خود و قوا و آثار قواست. به عبارت دیگر نفس هرآنچه از معقول و منقول درک می کند، در درون خود است که مترتب بر مراتب عقلی، مثالی و مادی ست. نفس در هر مرتبه با آن متحد و لواز آن مرتبه را داراست. در مرتبه ی مادی، با بدن جسمانی انسان اتحاد دارد و احکام عالم ماده را واجد است. در مرتبه ی مثالی، صورتی خیالی ست و در مرتبه ی عقلانی عقل محض. هریک ازین مراتب در باقی مراتب موثر و از آنها متاثر است نفس دائما بر اساس واردات گوناگون از عالم ماده، مثال و یا عقل در حال تحول و دگرگونی ست. اینکه در مضامین روایی بر توامانی علم و عمل تاکید شده، نشان دهنده ی ارتباط تنگانگ این دو و تاثیر هر یک بر دیگری ست. هرمقدار توجه و تمرکز نفس به امری، اعم از خیالی و اعتباری، وهمی و یا عقلی شدیدتر باشد، رنگ پذیری نفس از آن بیشتر و آثار آن مرتبه بر نفس ظاهرتر است. مثلا هنگامی که نفس در قوه ی خیال خود، تمرکز بر صورتی می نماید، ولو آن چهره در خارج موجود هم نباشد، نفس با آن صورت متحد می گردد. در این جهت تفاوتی بین اعتباریات و حقایق خارجی نیست و مهم نحوه ی تمرکز نفس بر صور مثالی در قوه ی متخیّله و یا عاقله ی درون خود است. تاکیدهای مکرر پروردگار که خداوند انسان های خیال پرداز را دوست ندارد!، ان الله لایحب کل مختال فخور، منحصر در خیالات دروغین نیست. بلکه همه ی افرادی ست که نفس آنان در فضای درونی خود در هرمرتبه با غیرتوحید مانوس است. رابطه ی نفس با این مراتب، رابطه ی ظهور و بطون یک حقیقت است. در نتیجه، چشم ظاهر فقط ابزار بینایی در عالم دنیاست و مرکز بینایی در مغز مبصَرات را پردازش می کند و به نفس ارائه می نماید و نفس در پایین مرتبه ی خود صورتی با آن را در مرتبه ی خیال متصل خلق می نماید و آن ظاهر قوه بینایی در مرتبه ی مثال است، آن نیز ظاهر برای قوه ی باصره در عوالم عقل و بالاتر نفس است. لذا آنچه ما از مدرکات محسوس در این نشئه می فهمیم، تنها پردازش آن ها در مغز و تصویری مثالی ست که ساخته می شود و نفس انسان آن را درک می کند ... "

اقتباس از رساله ی النبوات و المنامات. علامه طباطبایی ... 

 

  • ح.ب

آنجا که به قول همینگوی، "سبک پیش می رفت و هیچ گونه احساس یا اندیشه ای نداشت ..."

.

.

  • ح.ب

"به خون زده آسمان خورشیدِ پرتقالی را ..."

  • ح.ب

شب مرداد به آرامی مرثیه ی شبانه ی شوپن از روی سر ثانیه ها می گذشت ...

.

  • ح.ب

" نفیِ حکمت مکن از بهرِ دلِ عامی چند ... "

  • ح.ب

درست است که امام حسین روحی فداء فقط متعلق به جمهوری اسلامی نیست، امّا جمهوری اسلامی حتما و قطعا متعلّق به امام حسین علیه السلام است ... و کسانی که روبروی آن می ایستند، از همان اسلام شان نیز در نهایت بر می گردند .. 

  • ح.ب

" خالی ام چون باغ بودا .. خالی از نیلوفرانش 

  خالی ام چون آسمانِ شب زده .. بی اخترانش ... "

.

و شب بخیر!

  • ح.ب

سمفونی های مشهور بتهوون اغلب مونولوگ است. انگار کسی در گوشه ای نشسته و دارد قصّه ای می گوید. قصّه ی پرغصّه ای گاهی. آرام، خونسرد و گاهی طاقت ش طاق می شود و شدّت می گیرد با ضرب. حتی گاهی ملودیک نیست و فقط نوت ها به نحوی پشت هم می آیند که فرم خاصی پیدا می کند. غم را با توالی نوت های پایین نشان می دهد. شادی را در توالی نوت های پایین و بالا. فرم عجیبی دارد سمفونی های نُه گانه ش. سمفونی پنجم امّا، یک دیالوگ است. به سمفوی شیر و شکارکننده شیر مشهور است. با غرّش شیر شروع می شود و ملایمت صیّاد. کم کم شیر آرام می شود و صیّاد صحنه را به دست می گیرد. تا نهایت آن، که شیر به دام افتاده و شکارچی بازی را برده است. همین. این روزها سمفونی پنجم بتهوون شده ام ..

.

" آذرخشی بود و غرّید و درخشید و گذشت!

  بانگِ نوشانوشمان و برقِ بوسابوسمان .... "

..

.

  • ح.ب

" زینم غم است در دمِ رفتن، که باغبان

  سروی به غیرِ دوست نشاند به جای من .... "

.

.

  • ح.ب