حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

راستش می فهمم که ممکن ست این موضوع هرگز خوب نشود. یا مثل اولش نشود. ولی روحیه ی من اینطورست که اصولا به قدر وسع بکوشم. تو اسمش را بگذار ایده آل گرایی. ولی من طوری ام که حتی اگر تک تیری توی خشاب ِ روح م مانده باشد، آن را به سمت حادثه می گیرم. شما می گویی اسارت دقیقا همین است که نتوانی اسلحه را زمین بگذاری. نتوانی تسلیم محض باشی. راست می گویی. و حتی اذعان می کنم که روحیه ی شما را بیشتر می پسندم پدر. روحیه ای که می گوید : " یه سی چهل سال بیشتر گیر ِ این موضوع نیستی .. مهم نیست ". ولی من نمی توانم با بعضی چیزها کنار بیایم. نمی توانم ...

.

.

چون رود که مجبور به پیمودن ِ خویش است

آزاد و گرفتارم! .. آزاد و گرفتار ...

.

.

و لایمکن الفرار من حکومتک ..

  • ح.ب

با عزیزی تا پاسداران قدم می زدیم. قریب به یکساعت. از شهادت می گفتم و وظیفه و قسمت. از آنکه کسی که خدا ترس باشد از احدی نمی ترسد. موقع حرف زدن گاهی، به خودم هم اثر می کند. حالت ِ حماسی می گیرم. در اوج صحبت، ناگهان از یک سطل زباله ی فلزی ِ پنهان که کنار پیاده رو بود، گربه ای به سمت م پرید. یک آن ترسیدم. بعد خنده ام گرفت. به هم صحبت مان گفتم : " می بینی .. لاف می زنم .. همین ". خلاصه. نه خانی آمد و نه خانی رفت. فقط نفسم ادب شد ...

.

  • ح.ب

در سوره ی اسراء آمده ست که: ان المبذرّین کانوا اخوان شیاطین .. اسراف کنندگان برادران شیطان هستند ! ...

.

.

وزن گناهان دست مان نیست. راحت از آنی که سنگین ست چشم می پوشیم و بر آن سبک ترش بیش از استحقاقش سخت می گیریم ..

.

.

پ.ن: بالاترین اسراف ها، اسراف به نفس ست .. قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم ..

  • ح.ب

باده غمگینان خورند

ما ز می خوش دل تریم ...

.

.

  • ح.ب

این روزها که سالگرد شهادت رجایی و باهنر ست، مطالب مختلفی در ذهنم می گذرد. رجایی الگوی تمام عیار یک رئیس جمهور انقلابی بود. شجاع و عاقل و پاک و نترس. آنچنان که امام در مقایسه ی ایشان با بنی صدر گفته بود : " عقل رجایی از علم ش بیشتر ست". یا در جایی دیگر فرمودند : " من هرچه در احوال ایشان مطالعه می کنم می بینم که از آن حال ساده ی دست فروشی تا ریاست جمهوری ایشان تغییری نکرده ست". رجایی یک الگویی بود که نمی شد بدون اخلاص آن را تکرار کرد. همچنان که احمدی نژاد نتوانست و حب الدنیا گریبانگیرش شد و شد آنچه نباید می شد .. که فرمود : حب الدنیا راس کل خطیئه ...

باری بهرحال، گرچه نقاط مثبت مشترک بین احمدی نژاد و رجایی هرگز انطباق واقعی نداشت یا دست کم عمیق نبود، ولی یک نقطه ضعف مشترک عجیب و دقیق بین آن ها بود. رجایی، فرد مورد اعتمادش کشمیری بود .. آشنا و بیگانه توصیه اش کردند که این فرد مشکوک و منحرف ست و باید کنار گذاشته شود، ولی رجایی زیر بار نمی رفت. می گفت: "بسیار پاک و مذهبی ست". حتی نقل است که یکبار که رجایی به ملاقات با امام می رود، کشمیری هم همراه او می رود و محافظان اصرار می کنند که بایستی ایشان تفتیش بدنی شود و امتناع می کند و ملاقات رخ نمی دهد. گویا قصد خرابکاری داشته ست. ولی باز رجایی مقاومت می کرد. رجایی در شناخت نزدیکانش دقیق نبود. و دقیقا از همان نقطه بود که آن حادثه پیش آمد. کشمیری کار خودش را کرده بود. حتی بعد از شهادت رجایی هم تا مدتی بعضی آدم های خوش خیال سعی می کردند توجیه کنند که کشمیری در زمره ی شهداست و جسدش از بین رفته ست. تا آنکه حقیقت مشخص شد که آن رفیق ِ شفیق!، درست پیمان نبود. تمام ساختمان ریاست جمهوری را به آتش کشیده بود. احمدی نژاد و مشایی هم داستانی اینچنین دارند. مشایی هم احمدی نژاد را به آتش کشیده بود، آتشی که مدت ها پیش شعله ی آن به دیده ی اهل نظر می آمد، اما ...

این روزها که تلویزیون، این آهنگ را با صدای عزیز رجایی می گذارد که : "روا بود که حق بر ملا شود، اگر به راه حق جان فدا شود، که خون ِ دل باغبان ِ پیر، دهد شاخه ای غنچه ها شود "، دلم می سوزد .. بغضم می گیرد .. ازین همه آتشی که به زیر خاکستر گرفت و وقتی برملا شد که حق به ناحق رسیده بود. دلم می سوزد از باغی که می سوزد .. 

.

.

ربنا افرغ علینا صبرا .. و ثبت اقدامنا ..

.

.

.

پ.ن:

خداوند در مورد ابراهیم می فرماید که ان ابراهیم کان امه قانتا لله حنیفا .. ابراهیم به تنهایی یک ملّت بود برای خدا .. لشکری خالص و پایدار و شاکر و صبور و مطیع .. چقدر شکوه دارد این تصویر .. آدم به تنهایی یک امت باشد برای خدا .. یک لشکر .. که گفت : "یکی مرد ِ جنگی به از صد سوار" ..

  • ح.ب

از سیاق اخبار اینطور معلوم ست که آمریکا و اسرائیل تصمیم گرفته اند طی چند ساعت آینده کار سوریه را یکسره کنند و با حملات هوایی تمام تاسیسات نظامی بشار اسد را با خاک یکسان نمایند. اینطور مخالفان وهابی و سلفی می توانند در کمتر از یک ماه به دمشق برسند. روسیه اما، به نظر نمی رسد که اینبار سر سوریه کوتاه بیاید و تا آخر کنار اسد می ایستد. اینست که روزهای آتی آبستن حوادث بزرگی ست ...

.

پ.ن: اگر آتش جنگی وسیع به منطقه برسد، زود باشد که دامن همه ی ما را بگیرد.

.

.

  • ح.ب

نباید هیچ می گفتم .. نباید هیچ می پرسید ..

خودش از گریه ام فهمید مدّت هاست .. مدّت هاست ..

.

.

.

پ.ن : یا جواد الائمه .. 

  • ح.ب

اسیر خودم بودم. دیشب خواب دیدم کسی با عتاب نصیحتم می کرد که " کاری که برای خدا نباشد، به صورت انسان مثل پیسی ست ... "

.

.

.

پ.ن:

انگشتری هدیه گرفتم از عزیزی که رویش این آیه ی مبارکه ست که "و من یتق الله یجعل له مخرجا/ و یرزقه من حیث لایحتسب/ و من یتوکّل علی الله فهو حسبه/ ان الله بالغ امره/ قد جعل الله لکل شیء قدرا .." تنها دلخوشی این روزهایم هست. باور نمی کنی. سپرده ام حالم را، گذشته ام را، و آینده ام را به دست خودش. کاش بی مقداری ام را با فضل ش جبران نماید .. انگشتر دیگری اگر گرفتم، دوست دارم بر این آیه مزیّن باشد که "ربّنا .. ظلمنا انفسنا .. و ان لم تغفرلنا و ترحمنا .. لنکوننّ من الخاسرین .. "

.

  • ح.ب