دستت اما حکایتی دارد، رحمه الله عمی العباس ..
سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۹:۱۰ ق.ظ
لندن،جلوی مرکز اسلامی ایستاده ام، دکه ای آن گوشه است که مفاتیح و قرآن می فروشد. پسرکی افغانی با چهره ی معصوم ایستاده ست و تسبیح زیبایی در دستش است. ذکر می گوید، می روم جلو و می گویم : " عکس آقا رو نداری برادر؟ ..."، لبخند می زند از شادی، جواب می دهد به شوق که : " صبح زود تمام کرده ام .. هرچه از ایران برایمان می رسد این پاکستانی ها می برند ... امان نمی دهند .. "
یاد حرف ایمان می افتم که می گفت شیعه یعنی عراق و پاکستان. اینها دین شان را از امام گرفته اند. ایرانی ها اما، تنها شمّه ای از شیعه چشیده اند و آنهم به لطف روحانیت ..
.
.
- ۹۱/۰۲/۱۲