روایت ست که مهتاب می وزد اینجا ..
چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۲۹ ق.ظ
یک روز این قطارها بر می گردند و از ریل ها سوال می کنند که چرا ...
.
.
پ.ن:
یکی از رفقا، نوشته ای از گذشته را پیدا کرده است که به وزن "سونات مهتاب" بتهوون نوشته بودم .. ضرب آهنگش را با آن دو دقیقه ی اول تنظیم کرده بودم .. بالا و پایین رفتنش را ... پیچ و تاب ش را .. بی تابی اش را .. باید مال سال هشتاد و سه باشد .. خوب یادم هست کجا و کی و چرا ... باری بهرحال .. گذشت ..
- ۹۱/۰۷/۰۵