می دونی چه احساسی دارم الان؟ ...
جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۲۰ ب.ظ
" یکی از آن بلیطهای راه آهن را خریده بود که میتوانی هرقدر دلت خواست به هر قطاری سوار شوی و در اروپا به هر کجا که خواستی تشریف ببری. طرف به قدری قطار عوض کرده بود که مخش معیوب شده بود. آخر میخواست بلیطش حرام نشود. آنقدر خط عوض کرده بود که دیگر نمیتوانست یک جا آرام بگیرد .... آن قدر میرفت و میرفت که عاقبت مجبود میشدند به ضرب تیر متوقفش کنند. فهمیده بود که چند هفته بیشتر از مدت اعتبار بلیطش باقی نمانده و همین او را پاک به هم ریخته بوده بود ... "
خداحافظ گاری کوپر ... رومن گاری ..
- ۹۱/۰۸/۱۹