تهرانم انگار ..
پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۲، ۰۲:۳۰ ق.ظ
چهار و نیم صبح پنج شنبه ی دودآلودی ست که رسیده ام تهران. مادرم را بعد از یکسال و نیم است که می بینم. دل نوشته هایش را در این یک سالی که گذشت، تصادفا در فایل هایش پیدا می کنم .. و ابر ست که به باران می نشیند .. می دانی؟
.
.
- ۹۲/۱۰/۰۵