زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست ...
يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ۰۸:۰۶ ق.ظ
" یکی را در بغداد هزار چوب بزدند. دم برنیاورد. گفتم: «چرا بانگ نکردی؟» گفت: «معشوق حاضر بود می نگرید» ... "
حقیقت رضا. رکن منجیات/ کیمیای سعادت/ غزالی ...
.
.
- ۰۲/۰۶/۲۶
" یکی را در بغداد هزار چوب بزدند. دم برنیاورد. گفتم: «چرا بانگ نکردی؟» گفت: «معشوق حاضر بود می نگرید» ... "
حقیقت رضا. رکن منجیات/ کیمیای سعادت/ غزالی ...
.
.