" گیرم که وصال دوست در خواهم یافت
این عمرِ گذشته را کجا دریابم؟ ... "
.
.
" زنهار دمی غافل از آن ماه نباشی
شاید که نگاهی کند آگاه نباشی ... "
.
.
پ.ن: ماه های لطیفِ طوفانی در پیش است بحمدالله و المنة.
بهترین تعریفی که از تقدیر دیده ام منسوب به شمس الدین تبریزی است:
"تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگی مان از پیش تعیین شده، تا ازین رو آدمی گردن خم کند و بگوید: «چه می باید کرد، تقدیرم این بود»، این نشانه ی جهالت است. تقدیر همه ی راه نیست، فقط تا سر دو راهی هاست! گذرگاه مشخص است، امّا انتخاب گردشها و راههای فرعی در دست مسافر است. پس نه بر زندگیات حاکمی و نه محکوم آن .. "
.
.