"درختم من آواره در بادها
شکوفایی ام رفته از یادها ... "
.
.
پ.ن: افسوس که بی فایده فرسوده شدیم. همین.
"درختم من آواره در بادها
شکوفایی ام رفته از یادها ... "
.
.
پ.ن: افسوس که بی فایده فرسوده شدیم. همین.
مسعود دیانی هم به رحمت خدا رفت. تنها قلمی که این روزها دوست داشتمش. تمام نوشته های این ده ماه گذشته شکوه و عظمتی بی نظیر داشت. ابدیت روحانی احساس بود و استیصال جسمانی انسان. و دردی که هم آغوش با ما بوده و هست و خواهد بود. دردی که به استخوان هم برسد رها نمیکند و روح را می آزارد. یا ایهالانسان. انتم الفقراء الی الله ...
.
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را ...
همین.