حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

روز تولّد سی و هفت سالگی هم گذشت. اینجا خلوت تر از همیشه .. هرجای دیگر هم. او در این سال ها به چنان تجرّدی از اجتماعات رسیده بوده که گاهی فکر می کرد نزدیک است که در زندگی موفّق بشود. مثال آن داستانِ یهودیِ سرگردان .. که سرگردانی کفّاره ی گناه او بود وقتی که مسیح را به سخره گرفت در حالیکه صلیبی را بر دوش به قربانگاه می برد. نگذاشت بر سایه ی پاگردِ خانه ش بیاساید. مسیح با چشمانی اشکبار او را نفرین کرد که تا ابد در دنیا سرگردان خواهی بود. نقل است که از آن روز که هرجا این یهودی می ایستاد، دستی از غیب پدیدار می شد و او را به راه رفتن می کشاند. هاتفی می گفت تا بازگشت مسیح باید دنیا را در سرگردانی بپیماید .. 

.

.

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است .. 

  • ح.ب

این روزها و از پسِ این بیماری، از پشت ماسک ها چهره ی همه انگار زیباتر است ... می دانی؟ اصالت و صداقتِ فریب .. 

.

.

  • ح.ب

"می تابد و می سوزد و می رویاند 

خاصیت آفتاب دارد غم تو ... "

  • ح.ب

راستش حتی در این کشاکش مشکلات و ناکامی ها، هرگز پشیمان نیستم از بازگشت به وطن. و شوقم اگر از روز اوّل بیشتر نباشد کمتر نیست! بگذار هرچه هم اغیار می خواهند به طعن بگویند. لکن آنقدر سرشارم از عشق به مسیری که این ملّت می رود که با کمترین بهانه ای سرمست می شوم. حتی اگر نماهنگی باشد برای کودکان، برای سرزمین من ...

.

.

و هو یتوّلی الصّالحین ..

.

  • ح.ب

" گیرم که وصال دوست در خواهم یافت

  این عمرِ گذشته را کجا دریابم؟ ... "

.

.

  • ح.ب

" زنهار دمی غافل از آن ماه نباشی

  شاید که نگاهی کند آگاه نباشی ... "

.

.

پ.ن: ماه های لطیفِ طوفانی در پیش است بحمدالله و المنة. 

  • ح.ب

بهترین تعریفی که از تقدیر دیده ام منسوب به شمس الدین تبریزی است:

"تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگی مان از پیش تعیین شده،‌ تا ازین رو آدمی گردن خم کند و بگوید: «چه می باید کرد، تقدیرم این بود»، این نشانه ی جهالت است. تقدیر همه ی راه نیست، فقط تا سر دو راهی هاست! گذرگاه مشخص است، امّا انتخاب گردش‌ها و راه‌های فرعی در دست مسافر است. پس نه بر زندگی‌ات حاکمی و نه محکوم آن .. "

.

.

  • ح.ب

"هر که را صبحِ شهادت نیست شامِ مرگ هست

 بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند؟ ... "

.

.

پ.ن: میدانم لایق محبّت شما که آهسته می گذرید ازینجا نیستم، ولی از لطف خدا اینقدر می دانم که برای صاحب این خانه دعا می کنید امشب. و شب های پیش رو. و می گذرید از من اگر حقّی از شما را از بین برده ام. و الله مستعان.

  • ح.ب

" به قدر نیستی تو حق ظاهر می شود " ...

.

.

پ.ن: تمام نگرانی ها بی شک شعبه ای از شرک است. ان الله لایغفر ان یشرک به، و یغفر مادون ذلک لمن یشاء ... 

  • ح.ب

چه نقصان گر ز غیرت او زند بر هم بهاری را

که عشقی هست در دستم که مانَد ذوالفقاری را ... 

..

.

پ.ن: به همین بهار بی رمق قسم، گشایش هاست در پیش .. 

  • ح.ب