حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

حبذا ..

دوشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۰، ۰۷:۲۴ ب.ظ
دیشب خواب دیدم که یه جا ما سه تا با هم بودیم. خیلی خواب نزدیکی بود. حسش می کردم. من بودم، وحید کنارم، محمد هم  ... درست مثل آن سال های دور ..

صبح خیلی حالم گرفته بود که چرا بیدار شدم ..

.

.

دست من و تو نیست، اگر عاشقش شدیم

خیلی حسین (ع) زحمت ما را کشیده است ....


  • ۹۰/۰۹/۰۷
  • ح.ب

نظرات  (۳)

چه زود دعایتان برآورده شد. واقعا اینقدر سخت است دوباره جمع شوید؟ اندکی از کارهایتان زدن می خواهد فقط!
در غربت هم برای ما دعا کنید.
سخت است.
درگوشی: "خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست"- خیلی خون ما را به جوش می اورد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی