حبذا ...
پنجشنبه, ۱ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۳۶ ق.ظ
خدایا .. دست ما را بگیر که گمراه نشیم ...
.
.
این روزها بسیاری از دوستان سابقم را که می بینم، مایوس می شوم .. مخلص ترین شان دیگر نماز نمی خواند .. پر ادعا ترین شان، که با سهمیه ی رزمنده و بسیجی آمده بود دانشگاه، حالا با جسارت عکس می گذارد روی فیس بوک که عرق می خورد ناجور .. دست در دست دو خانم دیگر انگار ...
.
خدایا مرا نجات بده که مثل اینها نشم .. چقدر نزدیک بود واقعا یه مراحلی به ورطه ی "لذت از زندگی" برسم .. به ورطه ی اینکه باید تا جایی که می شود درین دنیا شاد بود ... خدایا نجاتم بده که وضعم ازینی که هست بدتر نشه ... دستم را بگیر که آن روز پیش مولایم رو سیاه نباشم ...
..
.
من همّت را دوست دارم .. خاصّه برای آن جمله ی آخر وصیت نامه ش که فرمود : " خدایا مرا پاکیزه بپذیر ... "
.
.
اللهم انی اعوذ بک من شرّ نفسی ...
- ۹۰/۱۰/۰۱