حبذا ...
پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۲۱ ب.ظ
" و شکارچی پیش آمد، مسلّح به گل سرخ ... "
.
.
گاهی توی یک بازی، تو فقط می بازی به خاطر اینکه دلت برای طرف می سوزد .. مثلا فرض کن، پدری نگران دندان های سفید کودکش ست .. و اینست که فرزندش را از شیرینی برحذر می دارد .. کودک اما نمی خواهد شکست بخورد .. به هر وسیله ای که شده .. مثلا صورتش را چنگ می زند ... یا سرش را به زمین .. تا اینکه به قندان برسد ... یک پدر فهیم، یک دلسوز واقعی، این بازی را می بازد .. چون سر پسرش از دندانش برایش مهم تر ست ... و بعد تاسف می خورد .. غمگین می شود ..
.
من حالا شکست خورده ام، فقط برای اینکه دلم برای شما می سوزد .. شما ...
.
.
- ۹۰/۱۰/۲۹