حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

روایت ست که مهتاب می وزد اینجا ..

چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۲۹ ق.ظ

یک روز این قطارها بر می گردند و از ریل ها سوال می کنند که چرا ...

.

.

پ.ن:

یکی از رفقا، نوشته ای از گذشته را پیدا کرده است که به وزن "سونات مهتاب" بتهوون نوشته بودم .. ضرب آهنگش را با آن دو دقیقه ی اول تنظیم کرده بودم .. بالا و پایین رفتنش را ... پیچ و تاب ش را .. بی تابی اش را .. باید مال سال هشتاد و سه باشد ..  خوب یادم هست کجا و کی و چرا ... باری بهرحال .. گذشت ..




  • ۹۱/۰۷/۰۵
  • ح.ب

نظرات  (۶)

دلِ مشتاقِ من کی ذوقِ مکتوبِ تو دریابد ؟ ..
نوشتن برای شما آرامش بخش؟
و جوابی نمی گیرند ...
متن؟
تمامِ سایه ها را می کِشی بر روزن مهتاب
حضورت را زِ چشمِ شهر حاشا می کنی هرشب ..
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم

قطار منتظر هیچ کس نمی ماند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی