حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

حبذا ..

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۰۱ ب.ظ

از ظرافت ِ آدم ها خوشم می آید. از نحوه ی انتخاب کلماتشان. از ضرب آهنگ ِ حرف زدن شان. از زمان صحبت کردن و نکردن شان. از طرز نگاه کردن شان و لبخند زدنشان و خداحافظی کردن شان. از کسی که "سلام" را طوری میزان می کند با اجزاء ِ صورتش که پس و پیش نباشد. یا وقتی تلفن را قطع می کند، صبر می کند اول او که تلفن زده ست قطع کند. پشت ِ بیشتر رفتارش دقتی نهفته ست. به هر دلیلی حالا ..

از آدم های زمخت خوشم نمی آید. هرقدر هم که با انرژی و فعال و با نشاط باشند. مثل یک ساختمان ِ بتونی ِ بیست طبقه هستند برایم. بی هیچ ظرافتی. صرفا دنبال گذاشتن خشتی کنار خشت ِ دیگر می گردند. همیشه توی فکرشان اینست که دو طبقه را بکوبند و چهار طبقه بسازند. چهار طبقه را هشت طبقه. حرف را توی حرف می آورند. حرمت ِ کلام را ندارند. کلمه برایشان قربانی ِ حرف می شود. حرف قربانی ِ حجم .. آدم های زمخت، همیشه حجم دنیا دست شان ست تا طرز ِ دنیا .. مثلا اگر دو ساعت کنار دریا نشسته باشند و موج را روی موج نظاره کنند و چای ِ گرم با شیر بنوشند، وقت شان را تلف کرده اند .. ولی اگر همین ساعت را توی آب شنا کرده باشند و دست و پا زده باشند، استفاده برده اند ..

آدم های زمخت را دوست ندارم. آدم های ظریف را چرا .. دوست دارم، به جای یک ساختمان ِ بلند ِ بیست طبقه ی ِ بتونی ِ سرسام آور، یک خط ِ تذهیب به دیباچه ی قرآن ِ  قطع ِ کوچکی باشم ... دوست دارم درین زندگی، حاشیه ای ظریف و خواندنی باشم، تا سطری ملال آور از متن ِ قطور و درشت ..

.

.


  • ۹۱/۰۷/۲۹
  • ح.ب

نظرات  (۲۰)

حکمت داشتن به نوعی؟
تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست!
.
.
.
.
.
.
من هم به این نوع زندگی، علاقه دارم ولی شما خیلی بهتر شرحش دادید./
تذهیب .
لطفا کامنت را درج نفرمایید
دوست دارم به جای تمامِ "بلند نما ها" ، یک خطِّ تذهیب به دیباچه ی قرآنِ قطع کوچکی باشم .. که "بلندای حقیقی" همین ست .. و دوست دارم از فرطِ این همسایگی و همنشینی در حریری از شمیمِ نور پیچیده شوم ..
.
اما من کجا و این حقیقت بلند مرتبه کجا؟؟! ..
.
.
.. که هیچ اگر سایه پذیرد .. منم آن سایه ی هیچ ...
...
سلام

"حفی" از اسامی خداوند است .

به خاطر این اسم ، پیامبر وقتی با کسی دست می دادند ، دستشان را نمی کشیدند .

"قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا" 47 مریم
احسنت به این سلیقه.
کِیف کردم از خواندن این چند سطر.
اما گاهی در زندگی حاشیه ظریف دیده و خوانده نمیشه
به نام خدا.
سلام لطفن به این سایت برین حتمممممممنdar-alhuda.net
توضیحاتش در وبلاگم هست اگه عجله نداشتم براتون مینوشتم
ببخشین واقعن
علی یارتون
دقیقا. من هم.
احساس تو کافیست چه متن و چه حواشی .
این جا را دوست دارم به خاطر ظرافت متن هایش
از آدمهای دشوار بیمناکم، آدمهایی که هر چه قدر هم فکر کنی تا بتوانی رفتارشان را تحت کنترلت در آوری باز هم قادر نخواهی بود... از ایشان بیمناکم ولی از صمیم قلب دوستشان دارم چرا که هر کدام نفحه‎ای از روح الهی در ایشان دمیده شده و شاید خود نیز از اینگونه رفتارشان در رنجند و گاه میدانم که حتماً همینطور است... به همین دلیل نمیتوانم قاطعانه بگویم از کسی خوشم نمی آید... شاید باید کاری کرد...
دوست میدارم و کاش میتوانستم کوهی از امید، تلاش، طراوت و شادمانی روح را تقدیمشان کنم...
(مطلبتان بسیار ادبی و زیبا نوشته شده و از طبع لطیفی نشأت گرفته است. خداوند شما را برقرار بدارد/ التماس دعا).
این همان ظرافت و دقتی است که کمتر نزد غیرایرانی می شود پیدا کرد. گاهی برخی افراد هر چه در محضرشان باشی بقدری لذت بخش است که انگار هیچ نگذشته. دوست داری به هر بهانه ای همراه و همسفرشان باشی. گمان می کنم این اثر همان ظرافت است, همان اطمینان قلبی که آدم را مجذوب می کند...
  • شبهای روشن
  • لذت بردیم از این حسن سلیقه...
    بعضی آدمها مثل کتابی با جلد گالینگور میمانند جلدی سخت و زمخت اما اگر بازشان کنی یعنی اگر بتوانی بازشان کنی از ظرافت صفحاتشان و خیال انگیزی شعری که در قلبشان حک شده شگفت زده میشوی فقط باید بازشان کنی .....
    آدم هایی که اصل خودشان را فراموش کرده اند را دوست ندارید.
    ;glhj Hnl v, il ld ncndk fi svuj .....

    hd fhfh ....
    phgh ffdkh ....
    به چشم های نجیبش که آفتاب صداقت
    و دست های سپیدش که بازتاب رفاقت
    و نرمخند لبانش نگاه می کردم...
    و البته حبذالله داشت این پست...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی