حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

حبذا ..

يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۹ ق.ظ

بهترین شنبه ی در غربت را داشتم. اگر آن ساعت های آخرینش را کنار بگذاریم. نوری ست در دل انسان های مومن، که خدا مهر آن ها را در دل دیگران قرار می دهد .. "وَ أَلَّف بَینَ قُلُوبهِمْ ... "

.

.

الحمدلله.

.

  • ۹۱/۱۲/۰۶
  • ح.ب

نظرات  (۶)

وَ أَلَّف بَینَ قُلُوبهِمْ لَوْ أَنفَقْت مَا فى الأَرْضِ جَمِیعاً مَّا أَلَّفْت بَینَ قُلُوبِهِمْ وَ لَکنَّ اللَّهَ أَلَّف بَیْنهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
الحمدلله... برای همه ما بی تردید بهترین شنبه ی غربت بود. هیچ چیز به اندازه همنشینی با آدمهایی که دوستشان دارم به دلیل این که از خودم به خدا نزدیکتر می دانمشان برایم لذتبخش نیست... ممنون...
  • مائده آسمانی
  • سلام
    این روزها حتما درخاطر میمونه.
    الحمدلله
    ما که نمی دونیم قضیه چیه ولی خب ...الحمدلله....
    امروز گردش روزگار غافلگیرم کرد. دیروز خودم را در سیمای کودکی هفت ساله دیدم که از جمع 10+8 به ستوه آمده بود و هر بار که جمع این دو عدد، از او سؤال می‌شد با کلافگی می‌گفت: نود!!! نمیدانستم من باید کلافه باشم یا او، گویا از به زبان آوردن عدد نود لذت می‌برد... وقتی یاد سالیان دور خود افتادم لبخندی زدم و بار دیگر ادامه دادم تا شاید برای بار 18 ام جواب صحیح بدهد...
    امروز برای من یک هدیه بود که خاطرات قدیم خود را در نگاه حیران کودکان امروز به یاد آورم.
    فتبارک الله أحسن الخالقین

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی