حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

حبذا ..

سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۲۵ ق.ظ

آرامش محصول راستی و صداقت ست. تردید و اضطراب و ترس، نتیجه ی طبیعی دروغ و بی صداقتی ست. اینست که در میان فتنه هایی که این روزها رخ می دهد، به طرز عجیبی آرامم ..

.

.

پ.ن:

کلاس دوم راهنمایی، معلمی داشتم به نام آقای شریفی. که آدم ِ شریفی بود واقعا. و بین ما رابطه ی قلبی و مودتی بود. یک روز سر کلاس، به خاطر موردی که یادم نیست چه بود، ناراحت شدم ازو .. اعتراض کردم. او برخورد تندی کرد. انتظار نداشتم. در ِ کلاس را محکم به هم زدم و بیرون آمدم. طوری که چارچوب ِ در می لرزید .. ولی شرافت و معرفت به خرج داد. توبیخم نکرد. فقط یک جمله گفت که : " با این وضعیت به هیچ جا نمی رسی .... "

بعد از کنکور، اتفاقی جایی دیدمش. از وضع تحصیلی و فکری ام گفتم برایش. با غرور و تبختر. بعد این خاطره را یاد آوری کردم که، یادتان هست گفته بودی به هیچ جا نمی رسی !!؟.. بعد او رو کرد به من و گفت : " دیدی راست گفته بودم! .. "

.

.

القصه. خدایا به من حکمت و صبر عطا کن. حکمت بیاموز تا موضوعات را درست بفهمم .. و صبر عطا کن که جلوی نفسم را بگیرم و بر اساس حکمت تصمیم بگیرم ..


  • ۹۱/۱۲/۰۸
  • ح.ب

نظرات  (۸)

برای من هم عجیب بود می دیدم که با این که ناجوانمردانه مورد هجمه قرار گرفتی سکوت می کردی و با متانت و در دایره ادب پاسخ می دادی. خیلی سخته وقتی که به خاطر زیاده خواهی یا پوشاندن ضعف و ناکامی خودشون به آدم حمله می کنند و بهتان می زنند آرامش خودت رو حفظ کنی... بی اختیار یاد اون عکس آروم از مادر افتادم... پر از آرامش ناشی از توکل محض...

الا بذکرالله تطمئن القلوب...
حدیثی هست از رسول اکرم صلوات الله و سلامه علیه :
یَأتی علَى الناسِ زَمانٌ إذا سَمِعتَ باسمِ رَجُلٍ خَیرٌ مِن أن تَلقاهُ ، فإذا لَقِیتَهُ خَیرٌ مِن أن تُجَرِّبَهُ ، و لو جَرَّبتَهُ أظهَرَ لکَ أحوالاً ، دِینُهُم دَراهِمُهُم ، و هِمَّتُهُم بُطونُهُم ، و قِبلَتُهُم نِساؤهُم ، یَرکَعونَ للرَّغیفِ و یَسجُدُونَ للدِّرهَمِ ، حَیارى سُکارى لا مُسلِمینَ و لا نَصارى!

زمانى بر مردم مى آید که اگر نام کسى را بشنوى بهتر از این است که او را ببینى و اگر او را ببینى بهتر از این است که وى را بیازمایى؛ چه اگر او را بیازمایى حالاتى [ناخوشایند] بر تو آشکار کند. دین آنها درهم هایشان است و همّ و غمشان شکمهایشان و قبله شان زنانشان. براى گرده اى نان، خم مى شوند و براى درهم به خاک مى افتند. سرگشته اند و مست. نه مسلمانند و نه ترسا.

بحار الأنوار : ۷۴/۱۶۶/۳۱.
هیچ کس بی اوستا چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد
هر که گیرد پیشه‌ای بی اوستا
ریشخندی شد به شهر و روستا

(علامه حسن حسن زاده آملی)
http://www.eshghoerfan.com/lesson12.html
خدایا این آخری و هم به این دکتر عطا کن هم به من!
الهی آمین!
عجیبه چون من در ِمحکم کم به هم نزدم ولی هیچ وقت همین آقای شریفی هم ازین چیزا به م نگفت. :دی
راست میگه...آقای شریفی خیلی با ما شریف نبود :دی
ممنون MB جان که شما هم اینجا هم در بعضی از اون در به هم زدن های تاریخی پشت ِ ما وایستادین :دی
عجب حرفی زدند این آقای شریفی...
خدا رحمتشون کنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی