نیست که بر کند یکی زمزمه ی قلندری ...
" شهامت از آن ِ آنان ست که خودشان را یک روز صبح در آینه نگاه می کنند ... و روشن و صریح این عبارت را به خودشان می گویند. فقط به خودشان: "آیا من حق اشتباه کردن دارم؟" فقط همین چند واژه .... شهامت ِ نگاه کردن به زندگی ِ خود از رو به رو .. و هیچ هماهنگی و سازگاری در آن ندیدن .. شهامت ِ همه چیز را شکستن .. همه چیز را زیر و رو کردن ... به خاطر ِ خودخواهی؟ خودخواهی ِ محض؟ .. البته که نه .. نه به خاطر ِ خودخواهی .. پس چه؟ غریزه ی بقا؟ میل ِ به زنده ماندن؟ روشن بینی؟ ترس از مرگ؟ شهامت ِ با خود رو به رو شدن! دست ِ کم یک بار در زندگی .. رو به رو با خود .. تنها خود .. همین .. "
من او را دوست داشتم ... آنا گاوالدا ..
.
.
.
پ.ن: دیشب به عزیزی می گفتم، ترجیح می دهم عاشق ِ خطا کرده ی خدا باشم تا زاهد ِ بی نقص ِ متوقع از خدا ...
.
- ۹۲/۰۱/۳۱
نصیب ماست بهشت، ای خداشناس برو
که مستحق کرامت، گناهکارانند...