حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

کاش یک دم جای تو بودم من ...

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ

اینهایی که دیشب بی هیچ دلیلی به جلیلی ناسزا می گفتند را از خودشان بهتر می شناسم ...

.

.

پ.ن:

خدا شاهد است که آقای جلیلی به همه نشان داد که چطور باید در جمهوری اسلامی یک کاندیدا بود. نه تخریب کرد، نه کوتاه آمد، نه ظلم کرد، نه برای رای آوردن به هرکاری روی آورد و نه هیچ چیز دیگر. دست آخر هم به منتخب مردم، صادقانه پیشنهاد همکاری داد و نه از روی تعارف ..

آنها که خشم می کارند، نفرت درو می کنند ... من نگران اینها هستم که نفرت می کارند ...

.

  • ۹۲/۰۳/۲۹
  • ح.ب

نظرات  (۵۱)

متن زیر یکی از کامنتهای وبلاگ حیدریون است که چون به این پست مربوط است در اینجا قرار می‌دهم
فرد نظر دهنده منبع را قید نفرموده:


بی ادب شده ایم. 

"در بین بسیاری شعارهای سرزنده ودلنشین امشب در جشن شادی مردم برای راه یافتن تیم ملی فوتبال ایران به بازیهای جام جهانی شعار زشت پلید بیماری را شنیدم در اهانت به آقای دکترسعید جلیلی. ("بدون هیچ دلیلی خاک تو سر جلیلی")

از راه دور سلام گرم من به آقای دکتر جلیلی، درود های بردارانه من به آقای سعید جلیلی، مراتب ارادت و ادب و احترام من به رزمنده دلیری که جان عزیزش را بین تیر دشمن و سرزمین من و ایشان قرار داد--اگر ما امروز کشوری به اسم ایران داریم که آنرا وطنمان میخوانیم و در غم ان شریک و از شادیش شادیم به دلیل رشادتها و دلیری های آقای دکتر جلیلی و همرزمان ایشان است.
با احترام
حمید دباشی 
*

این متن را یکی از دوستان به نقل از آقای دباشی در صفحه شان گذاشته اند. حرف حقی است. ایشان چند روز پیش هم در کامنتی از من پرسیده بودند: «الان ماها چیکار باید بکنیم که بقیه که با ما همنظر نبودن، وحشت نکنن از دست ما؟ چه کنیم که کابوسشون نباشیم؟ کنشگری اجتماعی ما چطوری باید به جای تنش زایی، آرامش بخش و همدلانه باشه؟»

برایشان نوشتم:
"همین کار دقیقا. مقابله با رفتارهای هتاکانه و نفرت زا بین جماعتی که خود را پیروز میدانند علیه شکست خوردگان. البته این کار خیلی سختی است. متاسفانه آنقدر این اخلاق زشت در ما نهادینه شده که تغییرش نیازمند معجزه است! یادمان بیاید همه جوکها و هجویه هایی که در این سالها برای احمدی نژاد ساخته شد و برایمان پیامک شد یا برای دیگران پیامک کردیم. و همینطور یادمان بیاید همه جوکها و هجویه هایی که بعد از انتخابات 88 برای میرحسین ساختند و کاریکاتورهایی که کشیدند و..."

و نوشتم:
"وقتی دوست عزیز و فرهیخته مان ـ که من واقعا به راستی و صداقت و ادب میشناسمش ـ هم حتا همین چند روز پیش در اتاق فکر مجازی انتخابات فراخوان جوکهای انتخابات میگذارد و بعد هم منتخبی از آنها را انتشار میدهد که پر است از توهین و ناسزا درباره قالیباف و جلیلی و احمدی نژاد و رضایی و خلاصه همه آنها که بیرون از دایره "ما پیروزشدگان" قرار میگیرند و لابد به همین دلیل سزاوار طعنه و تمسخرند، آن وقت از جماعت عامی کف کوچه و خیابان چه انتظاری هست؟"

یک نگاه گذرا به همین یادداشتهای فیس بوک و پلاس کافیست که نشان بدهد چقدر همه مان بی ادب شده ایم! چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا و تحصیلکرده و نکرده هم ندارد.

لابد یادتان هست سرمشق کلاس خوشنویسی مان را:
"ادب آداب دارد."

آداب ادب یعنی آنچه برای خود نمی پسندی، برای دیگران مپسند.
آداب ادب یعنی آبروی مؤمن نزد خدا از خانه کعبه بالاتر است.
آداب ادب یعنی الغیبة جهد العاجز. 
آداب ادب یعنی ویل لکل همزة لمزة. 

کاش برگردیم به پیامبری که برای مکارم اخلاق مبعوث شد.
  • نون و القلم
  • جوابت تو وبمه
  • نون والقلم
  • سلام
    همدیگر رو میشناسیم؟
    البته انچه در وب من بود.نظر من نبود.حتی من به جد اعتقاد دارم غلط بود و ناقص وطرف خیلی چیزها رو فهم نکرده بود
    نظر یکی از دوستان اصلاح طلب بود.وبد نیست بدانیم انها چگونه به قشیه نگاه میکنند.همین

    موافقم باهاتون.

    و دو نکته برای مذهبی های طرفدار جلیلی و قالیباف و ولایتی:

    1/ سیل که میاد همه رو با خودش میبره... مگه اینکه خودتو به یه جای محکم بسته باشی...مگه اینکه از آسمون بیان نجاتت بدن...مگه اینکه سوار کشتی نجات باشی... 

    سیل اومده... سال هاست که سیله...

    حق و حقیقت اونی نیست که مردم می گن. مردم همه تو سیل ان.

    حداقل نتیجه ای که می تونید تو انتخابات بگیرید اینه که برای کاراتون برای دینتون برای زندگی تون از "فکر مردم" تبعیت نکنید.

    اکثرهم لا یعقلون. اکثرهم لا یتفکرون

     دنبال حق و حقیقت جایی "غیر از دهن مردم" باشید.

     و نکته2/

    اگه هنوز غیرت دینی دارید. اگه هنوزم براتون مهمه که هنوزم بین همین جمعیت ها کسایی هستن که ته دلشون میل به حق دارند... پس همه رو با یه چوب نزنید. هنوزم وحدت مهمه.هنوزم اگه غیرت دینی دارید باید به فکر به راه آوردن بقیه باشیم.... شده حتی یک نفر.

    سلام.

    با تمام وجود اعتقاد داشتم که جامعه امروز ما با تمام امیدواری هایی که به آن است لیاقت دکتر جلیلی را ندارد و این را قبل از انتخابات هم به عده ایی گفتم.

    به آقای جلیلی گفتم ما رای به هر قیمتی نمی خواهیم و ایشان هم تایید کرد. دیدیم که ایشان بسیار از ما جلوتر بود در این اعتقاد. با توجه به شناختی که از این عزیز داشتم بسیار از این گفته ام خجالت کشیدم.  

    این  اتفاقات را که می بینم این اطرافیان را، به درستی راهی که درآن قدم برمی دارم بیشتر یقین می برم.

    خدا را شکر می کنم که با این قوم نیستم ، از خدا می خواهم به راهی که هستم مغرور نشوم و مرا به راه مستقیم رهنمون سازد.

    یک روز پس از نشست خبری حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور منتخب و اعلام موضع صریح درباره آمریکا، اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، در واکنش به موضع آقای روحانی گفت تحریم‌های ایران را لغو نمی‌کند. شاید اوباما با تهاجمی دیپلماتیک از جنس عملیات روانی، خواسته به‌اصطلاح «گربه را دم حجله بکشد» و به آقای روحانی پیام بدهد نه درآغاز راه، که در ادامه هم نباید از ادبیات گذشته ایران استفاده کنی که در این صورت با سرسختی ما توفیقی پیدا نمی‌کنی. براساس آنچه که آقای روحانی در نشست خبری اعلام کرد، وی در قضیه آمریکا به دنبال احیای حقوق حقه مردم ایران است. اما در رابطه با آنچه که اوباما گفت، مردم ایران دو دسته‌اند: 1- آن‌هایی که با ماهیت استکباری و چپاول‌گری و قلدرمآبی آمریکا آشنا هستند و می‌دانند نباید به هیچ وعده آن امید بست؛ 2- آن‌ها که به هر دلیلی احساس می‌کنند می‌توان با کنار آمدن و سازش با آمریکا برخی مشکلات را حل و فشارها را کم کرد. صحبت اخیراً اوباما با تأیید نظر دسته اول، آن‌ها را در مواضع ضداستکباری راسخ‌تر می‌کند و برای دسته دوم نیز این فرصت را به وجود می‌آورد که شناخت بیشتر و درستی از آمریکا پیدا کنند و احتمالاً مواضع آن‌ها درباره آمریکا به مواضع دسته اول نزدیک شود.
    خدا را شکر میکنم با افتخار رایم را به دکتر جلیلی عزیز دادم.. 
  • مهدیه صدقی
  • با این جمله تان که "خدا شاهد است که آقای جلیلی به همه نشان داد که چطور باید در جمهوری اسلامی یک کاندیدا بود." موافق نیستم. به گمانم انتقاداتی به ایشان وارد است و نقص هایی داشتند. گرچه در برخی موارد هم بسیار خوب و مومنانه رفتار کردند. در مسندی به جز ریاست جمهوری برایشان احترام ویژه ای قائل هستم.

    این توهین ها متاسفانه در فرهنگ ما بسیار نهادینه شده و آن را جزء حق الناس به شمار نمی آوریم. در این خصوص حدیثی که چند وقت پیش خواندم برایم خیلی جالب بود:

    در جنگ صفین حجر بن عدی و عمربن حمق خزاعی بیرون آمدند و به اظهار تنفر و لعنت بر شامیان پرداختند. امام علی (ع) به ایشان پیام فرستاد: «از آن چه در باره شما گزارش می دهند دست بکشید و زود نزد من آیید. چون آن دو آمدند گفتند:یا علی! مگر حق با ما نیست؟ فرمود:چرا. گفتند: مگر آنها باطل نیستند؟ فرمود: چرا. گفتند: پس از چه رو ما را از دشنام گویی به آنان بازمی‌داری؟ امام علی(ع)فرمود:

    «کرهت لکم ان تکونوا لعانین شتامین».

    روا ندانستم بر شما که نفرین‌گر و دشنام‌گو باشید.

    در حدیث دیگری آمده است که شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد:ما در مسجد فردی را دیدیم که آشکارا به دشمنان شما دشنام می داد وآن ها را لعنت می کرد. امام (ع) فرمود: خدا آن دشنام گو را لعنت کند، زیرا او ما را در معرض فحش و دشنام مخالفین مان قرار می دهد.

    به MA

    اینکه جامعه ما لیاقت ایشان را نداشت سخن بسیار عجیبی است. مردم ایران در زمان انقلاب لیاقت امام خیمنی و شهید بهشتی و فرماندهان جنگ را داشتند ولی امروز دیگر مردم ایران لیاقت آقای جلیلی را ندارند؟ این نگاه به مردم اصلا درست نیست.

    می توان در خصوص انحرافات بزرگی که در جامعه رخ داده صحبت کرد. دنیا طلبی، مهجور بودن قرآن در رفتارمسلمانان و دیگر مشکلات. اما به گمانم یکی از مشکلات بسیار بزرگی که بین افراد مذهبی و دیگران فاصله انداخته همین نگاه از بالا به پایین به دیگران است. نگاهی که متاسفانه حس تکبر را به دیگران منتقل می کند. باید دید که چرا مردم دیگر اقبالی به این افراد ندارند. به گمانم نادان و عامی پنداشتنشان پاک کردن صورت مساله و مبرا دانستن خود از اشتباهات است.

    افرادی که به آقای جلیل رای دادند انسانهای پاک و مخلصی هستند منتها یک اشکال اساسی دارند انهم اینست که دیگر گروه های جامعه را اصلا در نظر نمی گیرند و آنها را تکفیر می کنند. این نقص بزرگی است.

    پاسخ:
    اجمالا موافقم. ولی محذوراتی هم دارم که فعلا حوصله ی توضیح ندارم .. 
    جلیلی در حد یک رویا بود برای ما..
    یعنی یک قدم خلاف نگذاشت در طول مدت انتخابات..
    یک حرف بیجا نزد..یک تهمت بی مورد.

    اینها که علیه او شعارهای کثیف می دهند
    لیاقت شان امثال او نیست..
    اصلا نمی توانند با او زندگی کنند
    اگر رئیس جمهورشان می شد..هر روز یک شایعه
    هر روز یک تهمت..هر روز یک سیاه نمایی می کردند


    ما نتوانستیم مثل 4 سال پیش بعضیها، به خیابانها بریزیم و بگوییم تقلب شده..

    ما به احترام ملت، رئیس جمهور منتخب رو بعد از تنفیذ حکم رهبری می‌پذیریم

    و بانک و اتوبوس و ... را به آتش نمی‌کشیم

    ما دولت جدید را نقد خواهیم کرد چون حتما میدانید و شنیده‌اید که ما در این دولت، آزادی بیان داریم ولی کمی تا قسمتی باید در چارچوب ادبیاتی بیان شود که مطابق میل آقایان باشد! اساسا آزادی بیان را تنها ایشان تعریف کرده‌اند که می‌توانید به قاموسشان مراجعه کنید... 

     

    منبع نظر اولم را پیدا کردم
    dorood
    bayad az khodemoon shoroo konim o har kas bi adabi mikone ra tojih konim
    adab ra bayad tafhim kard
    entekhabat o entekhab shodan o vahdat o ....hame ra baraye nazdikan tozih bedim o in cheninha ra kamtar bebinim
    arezoomande arezoohayat
    پست بذار پولشو میدم!
    پاسخ:
    دست و دلم نمیره! 
    این کامنت بالایی رل خیلی دوست می دارم! مردم از خنده...
    پاسخ:
    بله. بچه ها متاسفانه قیمت رو مشخص نمی کنن! :)
    داداش بی خیال حالا یکی نمیخواد پست بذاره ولش کنین! اقا حبذا  بر و بچ نگران حالتن میگن پست بذار چقد خاطرخا داری داداش! 
    پاسخ:
    بچه ها نگران ِ نرخ غم تو بازار هستن که نشکنه .. وگرنه پست های ما که قیمتی ندارن ..
    من حالم بد بود اومدم از پاسختون شاد شدم. ممنون . آقا شما چقد میخوای! ؟
     بی قیمته! باور کن
    پاسخ:
    با آقای ن. م. مذاکره کنین، نتایج رو به من اعلام کنین ..

    قیمت پستای تو یه کوه الماس باشه میدم .. حتی بالاتر از اون یه دنیا احساس باشه میدم ...

    ما که از جوابای فلسفیت سر در نیووردیم داداش! زیر سیکل حرف بزنی شاید متوجه شدیم

    قیمت پستا اگه اشک هم باشه میدم، یه دل پر احساس هم باشه میدم... 
    آقای ن.م  خواستید تبانی هم میکنیم..
    dorood
    khatun boodan zaboonamo baste
    ama chon dastam azade, mishe benevisam ke post bezarid ta in halo havaye khafe konande avaz beshe
    arezoomande arezoohat
    پاسخ:
    ایشالا به زودی .. بچه ها سر ِ قیمت به توافق رسیدن :)
    خانوم یا اقای ن.م میتونید روی من هم حساب کنید برای پرداخت :)
    پاسخ:
    خدا خیرتون بده! :)
    خطاب به ... و مهمان :
    بنده ی سراپاتقصیر در خدمتم.. کوه الماس لاف بود ولی یه دنیا احساس موجود می باشد ...!

    پاسخ:
    در این سال ها در "احساسات" خودکفا شدیم .. طوری که حتی امروز میتونیم به دنیا هم صادر کنیم ..
  • مائده آسمانی
  • بلند صلوات بفرست

    که معامله ختم بخیر شد.

    پاسخ:
    :)

    بنده پستها را

       به اشک در مقابل الماس شما 

    و به ..دل.. در مقابل دنیای .شما  خریدارم!! :)

    که هیچ یک لاف نبود..ولی هر چی فروشنده راضی باشه منم راضیم.. :)

    فکر کنم شما نزدیک تر باشید علی الحساب هر چی هست تقدیم کنید..

    پاسخ:
    شاعر درین خصوص احساس و الماس و اشک می فرماید :

    " الماس های دیده ی من مشتری نداشت
      گوهرشناس بود فقط آستین ِ من ... "

  • مائده آسمانی
  • شد25 نظر

    25،یک

    25،دو

    نظردیگه ای نیست؟

     

    دیگه ارزشمندتر از اینایی که خواستیم تقدیم کنیم نداریم.. چه کنیم دیگه! :(

    هر وقت دوست داشتی بیا پست بذار ما هم می خونیم...

    ما ابد در پیش داریم..هستیم که هستیم...

    یوسف زهرا:

    ما گدایان همه داریم به ناز تو نیاز

    گر بیایی تو در این دهر گدایی نبود

     

     

     

     

    پاسخ:
    درستشم همینه! 

    کدام قسمت رو تایید کردید!؟ ما که نفهمیدیم!

    خط دوم کامنت یکی مونده به آخر . نه؟

    پاسخ:
    این بیت شعر که " ما گدایان ... " 
    ای پست نویس عشوه فروش با خریدار بساز! ...
    پاسخ:
    سعی م رو می کنم، قول نمی دم! :)

    http://mastoor.ir/media/be-tahaa.mastoor.ir.mp3

    بسی پادشاهی کنم در گدایی
    چو باشم گدایِ گدایان زهرا

     

    این مست بالایی همون مهمان هست!!

    از آقای ن.م. هم کمال تشکر را داریم...

     

    بازار سفید شده اینجا!

    خب بنویسید مردم دارن سر و دست میشکونن.

     

    اینجا دو حالت داره:

    یا نویسنده مینویسه بقیه میخونن

    یا نویسنده نمی نویسه  بقیه مینویسن!

     

    احتمالا نویسنده داره از خوندن نوشته های مردم کسب فیض می کنه!!

    نه آقا! ننویس! بنویسی ریا میشه...

    ما میایم همینجا کامنت میذاریم، شما هم کسب فیض کنید..

    معمولا آدما برای دل خودشون می نویسن نه برای دل دیگران!

    ببین این نوشتن ننوشتنت تاجنگ زرگری راننداخته یه فکری بکن!

    خانم یا آقای  ... خط سوم حرفتونو خیلی قبول دارم

     

    اینم حرف دل ما از زبان حافظ شیراز:

    در این زمانه رفیقی که خالی از خللست/// صراحی می ناب و سفینۀ غزلست

    جریده رو که گذرگاه عافیت تنگست/// پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است

    نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس/// ملالت علما هم ز علم بی عملست

     

    ای صاحب وبلاگ! کجایی پس؟!
    پاسخ:
    در دور دست ها .. که به اینترنت دسترسی ندارم ..
     اتفاقا خیلی خوبه که یک مدتی ننویسن  ...

    پاسخ:
    خیلی لطف دارین.
    از شما بعید نبود البته این لطف ها .. 
    در حق من لبت این لطف که می فرماید
    سخت خوب ست .. ولیکن .. قدری بهتر از این .. 

     

    بیچاره سعیدآقا که پست مربوط به او نظراتش چه رنگی دارد....

    شمارا به هرکسی. به مریضی دل جامعه بپردازید نه نوشتن یاننوشتن آقای حبذا...

    درضمن اگه واقعا دلمون میخواد ازاین چیزا تو جمهوری که رنگ اسلام داره نباشه ببینیم وظیفه ما چیه...

     


    جان را چه خوشی باشد بی‌صحبت جانانه
    عابد توانچه عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر می‌افزاید: اصلاح‌طلبان به حسن روحانی مثل ساندیسی نگاه می‌کنند که تا زمانی که آخرین قطره ممکن در او را میک نزنند لوله ساندیس را از آن بیرون نخواهند کشید. احتمالاً چند نوبت هم حباب و هوای خالی با طعم آبمیوه باید مکیده شود تا مطمئن شوند که دیگر نمی‌توانند از روحانی استفاده‌ای کنند. بعد همان کاری را که با هاشمی رفسنجانی کردند با او می‌کنند.

    پ ن : چه مثال برازنده ای :)
     من در کنار صاحب نازنین این وبلاگ هستم.. خوشیم و سالم.. نگران نباشید! 
    اسباب کشیدیم
    اینجا
  • مائده آسمانی
  • چه جالب
     دو دوستی که در دور دست ها در کنارهم هستند و یکی به اینترنت دسترسی داره اما دیگری نه!!!
    پاسخ:
    سلام
    ایشون دسترسی داشتن درحالیکه من مشغول برگزاری ِ مراسمی بودم و دور از دسترس ..
    doroodha maede asemanii
    khoobe ke kenere ham hastand....dige net mikhan che konand?i
    رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست
    شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیست
    ""خدا کسی که باید به عشق او برسی
    خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیست...""
    به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند
    خطانکردن ما غیر ناسپاسی نیست
    به فکر هیچکسی جز خودت مباش ای دل
    که خودشناسی تو جز "خداشناسی" نیست...
    دل از هوای مملکت ریا بکن،خود باش...
    ((هـــــوای مملکت عاشقان سیاسی نیست.....))


    ---------------------
    تنهاچیزیی که با خوندن کامنت های بالا به ذهنم رسید
    همین شعر آقای فاضل نظری گرامی بود......
    نوشته های صاحب این وب بی قیمته، بیخود بحث میکردید
     یکی هم گفته بود اکثرن برا دل خودشون مینویسن تا برا دل دیگران...
    اولن که آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...
    دومن که صداقت آقای حبذا ،ینی بیان واقعی حرف دلشون بود ،که همیشه مخاطب رو جذب کرد
    و حداقل من یکی اکثر اوقات واقعن حرف دل خودم رو بین حرفاشون خوندم....
    زیادی تعریف کردن چاپلوسی محسوب میشه
    خداروشکر که  مث بعضیا آشنای صاحب اینجا نیستم که به این حساب بره حرف هام.
    در مورد این پست هم نظرم خیلی به نظر خانم مهدیه صادقی نزدیکه
    برا همین دیگه تکرار نمیکنم...
    آقای جلیلی در جای خودشون برای همه ما محترمن...

    -------------------------------------

    از این همه نامــــــردمی ها
    قلبم داره میمیره کم کم ..............................

    ------------------------------------
    بی تعارف
    یه حرفی بزنم
    اونم اینکه باکامنت آخر ن.م
    یه جوری شدم....

    -----------------------------------
    خبرت هست که دی طی شد و تابستان شد................



    یا حق

    پاسخ:
    ممنون ... 
  • یکی از بالاییها
  • وااای چه خبرشده اینجا! صاحب وبلاگ بیا ببین چه آتیشی سوزوندم اینجا... خیلی خوبه خیلی..

    قدری بهتر از اینش میشود :

    اتفاقا خوب است که یک مدت "مدیدی" ننویسید یا مثلا "اصلا" ننویسید یا وبلاگتان را کلا حذف کنید ...

    خدا شاهد است... مثل همیشه...
    پاسخ:
    الحمدلله الذی حیّ لایموت ... 
  • یکی از بالاییها
  • فکر بد نکنید..منظورم این بود که من یه چیزی گفتم و کلی ایجا حرف و حدیث بپا شد... 
    بابا ولش کنید بنده خدا رو! دلش بخواد مینویسه نخواد نمینویسه .. به کسی بدهکار که نیست..
    بقیه شو حوصله ندارم جواب بدم..صاحبش هم که فعلا نیست پاسخگو باشه! 
    پاسخ:
    پاسخ عبدالمطلب به ابرهه را یادتان که هست .. آنجا که می گفت : " من خدای شتران ِ خویش هستم، این خانه هم صاحب ِ خویش را دارد .. "
    "یکی از این بالاییها" من نیستم! کاش لااقل به اسامی رمزداری که اینجا میگذاریم پایبند باشیم!
    اما, طرف دلنوشته هاش رو میذاره اینجا .. شماهایی که روزی چند بار وبلاگ را چک می کنید اگر از محتواش ناراحتی می تونی به راحتی بازدیدت رو قطع کنی ولی وجهی نداره که به دیگران امر کنی که ننویسند در حالی که بعضی به شهادت کامنتهای بالایی شما حتی از تاخیر نویسنده در گذاشتن پست ابراز دلتنگی می کنند ... 
  • یکی از بالاییها
  • فکر نکنم احدی حتی شک هم کرده باشه که شما (آقای ن.م.) من باشید. خیالتان تخت...

    رسیدن بخیر...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی