من سرهنگ نیستم (3) ...
" چیزی که آرامشم را میگیرد، ناتوانیام در این است که خودم را محدود کنم... خودم باعث خستگی خودم میشوم. وقتی میشنوم دلقکهایی وجود دارند که سی سال تمام یک برنامه را اجرا میکنند چنان وحشتی قلبم را میگیرد که گویی محکوم به خوردن یک گونی آرد با قاشق شدهام ... "
عقاید یک دلقک .. هانریش بل ..
.
.
پ.ن:
یکساعت که در تهران رانندگی کنی، تمام اثرات رانندگی در آمریکا و انگلیس و فرانسه در ذهنت نابود می شود. تهران قوانین خودش را دارد. مثلا سواره به پیاده مقدم ست. یا هرکس زودتر به کلانتری برسد حق با اوست. مردان به زنان و زنان به کودکان و کودکان به سالخوردگان مقدم هستند. تهران در بحران محض به تعادل رسیده بود ...
- ۹۲/۰۴/۲۶