فضلک آنسنی ...
نقل ست که قوم پیامبری اینقدر مومن و موحّد بودند که خداوند متعال رزق وسیع و باران خوبی نصیب شان کرده بود تا زراعت شان برقرار باشد. با این حال، اینها هرسال تقاضای باران بیشتر و محصول بهتری می کردند و البته خواسته شان اجابت می شد. تا بدانجا که یک سال از پیامبرشان خواستند که اصلا اختیار باران را خدا به آن ها واگذار کند. همینطور هم شد. و باران آنقدر به دلخواه شان بارید که درختان شان چند برابر همیشه رشد کرد، ولی در کمال تعجّب به ثمر ننشست. به پیامبرشان ازین مصیبت پناه بردند، نصیحت شان کرد که : " توفیق دست خداست، وقتی حتی همه ی عوامل هم فراهم باشد. و ما توفیقی الّا بالله"
..
.
پ.ن: عقد کردیم دیشب. ساده. آرام. صمیمی. و ما توفیقی الّا بالله .. علیه توکّلت و الیه اُنیب.
.
- ۹۳/۰۲/۰۱