حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

کاندرین کشور گدایی رشک سلطانی بود ..

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۲۱ ق.ظ

اگر دو سال پیش بود، حتما کمکش می کردم. اواخر دیشب، به داروخانه رفته بودم. جلوی در، خانمی جلویم ایستاد و شروع کرد به ناله. که پول لازم است و دستگاه کارتش را خورده و .. نگذاشتم ادامه دهد و راهم را ادامه دادم تا به ماشین برسم! در راه فکر می کردم که اگر دو سال پیش بود حتما کمک می کردمش. رویّه ای که این سال ها داشته ام این بود که در هرحالت دستگیری کنم از ضعفا. یا راست می گویند که باید کمک کرد، و یا دروغ می گویند که بیشتر باید کمکشان کرد. اینقدر وضعش بد است که مجبور است دروغ هم بگوید. نه در ایران، که در تمام کشورها رویّه ام این بوده. مثلا با رفیقی در خیابان های شانزه لیزه قدم می زدیم. یک خانم محجّبه پیش آمد و درخواست کمک کرد. به احترام مسلمان بودنش، رد نکردمش. رفیقم طعنه زد که این گداپروری است. نپذیرفتم. در صدر اسلام هم دو نوع نیازمند بوده است که یکی از دیگران می خواسته است و دیگری ابراز نمی کرده و به تعبیر قرآن کریم از ظاهرشان هم نمی توانی پی به نیازمندی شان ببری. به هر دو باید کمک کرد. به دوّمی بیشتر. ولی از آن زمان که ایران آمده ام فهمیده ام دسته ی دیگری هم هست. اغنیاء فقیرنمای وقیح. کسانی که نیاز ندارند و با گدایی تجارت می کنند. شغل شان اینست. درآمد خوبی هم دارند. آمارها هم این را نشان می دهد که تکدّی گری درآمد نسبتا بالایی در تهران دارد. چند روز قبل هم در اتوبوس، با کسی که در طرف خانم ها مشغول گدایی بود برخورد کردم. پیرمردها در قسمت مردانه با قیافه ی حق به جانب مرا عتاب می کردند. که چه کارش داری. "شما را اذیت مگر کرده؟". البته به وضوح از یقه ی بسته و ته ریش چهره ام می ترسیدند. جوابشان می دادم که قانون باید مراعت شود. پوزخند می زدند با برافروختگی. یاد "خشونت عشق" ملکیان افتادم. که در  زوایای هر محبّتی رخ می دهد. علی ایحال، در این افکار بودم که به فکرم خطور کرد این خانمی که رد کردم ممکن است در این تاریکی شب، فکر دیگری داشته باشد. این بود که به سرعت درها را قفل کردم. شاید ثانیه ای نگذشته بود که دستش به دستگیره ی در رسید. و بعد به پنجره کوبید. که پنجره را باز کن. نکردم. میزان کمی پایین کشیدم تا حرفش را بشنوم. گفت می خواهد برود خانه و پول ندارد. گفتم خانه ات کجاست؟ گفت لواسان. پرسیدم چقدر میخواهی؟ گفت پنجاه تومن. دستگاه کارتم را خورده است. در آن اطراف دستگاه ای تی ام نبود. معلوم بود در فکرش چیزهای دیگری هم هست. اصرار داشت که پنجره را پایین بیاورم. گفتم الان به پلیس زنگ می زنم شما را تا خانه برساند. رنگ از رخش پرید. گفت نه، من یک کاری اقدسیه دارم و باید بروم آنجا. هنوز جمله ش را تمام نکرده بود که حرکت کردم ... 

.

.

گدایی عالمی دارد. خوش و بی پروا. نه این سفله اغنیا هستند. که به قول حافظ: "مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم/ شهان بی کمر و خسروان بی کلهند ... " 

  • ۹۶/۰۴/۱۹
  • ح.ب

نظرات  (۱۴)

  • مجید آل آقا
  • أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿توبه:١٠٤

    من تا چهار پنج سال پیش _جز در صورت اطمینان_ کمک نمی‌کردم.
    تا این که نکته‌ی قابل توجّهی در این آیه‌ی بالا دیدم؛ می‌فرماید خودش صدقات از دست بندگانش _بندگانی که او تویه‌شان را می‌پذیرد_ 
    می‌گیرد.
    قبول صدقات را در میان آیه‌ و سوره‌ی توبه آورده.
    او صدقات را با دستش خودش می‌گیرد. او توبه‌ای که عمدتاً دروغ است را هم می‌پذیرد.
    پس منِ دروغ‌گو (در توبه‌های مکرّر) درخواست سائلی را که شک دارم دروغ می‌گوید یا راست پاسخ می‌دهم. البته معمولاً بدون دادن پول...

    وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿ضحی:١٠



    البته تکدی‌گری دروغ حرام است و راستش هم به فتوای بعضی از مراجع حرام و به فتوای بعضی مکروه است.
    سلام 
    من فکر میکنم یکی از پیچیده ترین نوع امتحانات بشر در همین سوال از شماست و حرام و مکروه و ... راست و دروغ همه مربوط به سائل است و نه برای شما . از این کارهایی است که فقط و فقط به نیت شما و عمل شما بستگی دارد چه بسا به سائل نیازمند واقعی کمک میکنی و قبول نمیشود و شاید به سائل شیاد و دروغ گویی کمک کردی و شد . وظیفه شما کمک است و بس . معامله با خداست آخر نه بنده خدا خلوص بالا میخواهد که تباه نشود . برای همین کیفیت عمل مهم است نه کمیت آن . 
    نکته دیگر اینکه در جوامع سکولار بیشتر روی گدا پروری و رسیدن کمک به گروه هدف قیل و قال فراوان دارند زیرا فقط یک کار بشر دوستانه است همین و البته هم که هست و خوب هم هست ولی اگر خدایش از این میان حذف شود آنوقت است که محاسبه پایش به میان می آید و به مقصود رسیدن کمک از کمک کردن مهمتر می شود . اینطور می شود که برنامه زنده ماه رمضان با مجری جذابش چون به هدف میرساند کمکها را دلچسب می شود . ببینید اینجاست که در یک ماراتون ظاهرا همه برنده اند اما در واقع هر نفر برای خودش یه رتبه ای آورده منحصر به فرد .

    منم گاهی مثل شما فک می کردم خوب این آدم شاید نیاز نداشته باشه ولی بعد به همین نتیجه ای که آقای علی گفتن رسیدم
    مهم نیت ماست.

     

    این گداها که خرده پا هستند . خود را ب نداری میرنند و جیب مردم را می زنند . بعضی دولت میشوند ، ابرقدرت میشوند ، باز هم نیاز یا تظاهرشان به نیاز را اهرم قدرت خود می کنند . 
    شنیدم که مرحوم آیت الله خوشوقت از کمک کردن ب گدایان شهری خودداری می کردند . البته به نظرم در مورد آن عده ای بوده که معلوم است شغلشان تکدی گری هست . 
    نوع سوم را چطور تشخیص بدهیم؟! 
    پاسخ:
    نوع سوّم؟ 
    همیشه کمکشون کن لااقل یه هزاری بده .حدیث داریم ردشون نکنین . اون یقتم تاته نبند 
    الان یکم فکرمیکنم میبینم شایدم حدیث نداریم .یادم نمیاد.
    راستی این مریم میرزاخانی که فوت شد باشما آشنا نبود ؟ بنظرتون مرگش عادیه ؟ راستی محمدتون خوبه ؟ چیکارمیکنه ؟ سلام برسون بهش .
    اغنیای فقیر نمای وقیح
    را چگونه تشخیص بدهیم؟!
    پاسخ:
    از چشم هایشان .. 
    سلام.
    شما که استنفورد بودین نابغه ی ریاضی خانم مریم رو می شناختید؟ خاطره ای دارین تعریف کنین؟
    پاسخ:
    سلام
    اینجا:
    https://t.me/thinkconsice
    کانال من هست .
    1 k ممبر؟؟؟ کی معرفی شده بود کانالتون که متوجه نشده بودم؟! 
    پاسخ:
    نه. کانال مستقلی است. مطالب را جای دیگر نقل کرده اند. 
    همون انکراتیک قشنگتر بود 
    پاسخ:
    انکراتیک چیش قشنگ تر بود؟
       سلام .من فکر میکنم مقایسه انکراتیک و حبذا اشتباهه. انکراتیک را پسری ۲۰ ساله شروع کرد به نوشتن طبیعتا فضای وبلاگ به ما که جوانتر هستیم و بی پرواتر بیشتر  می چسبید  .. انکراتیک مغرور و جسور بود .اما حبذا را پسری ۲۸ ساله شروع کرد به نوشتن . طبیعتا جنس نوشته ها  تغییر میکنه نوشته ها پخته تر و عمیق تر میشه ودید نویسنده به کلی تغییر  کرده . به قول خودشان معادله های دنیا را از اخر به اول حل میکنند . این فقط نظر شخصی ما بود .
    پاسخ:
    سلام. موافقم ...
    حبذا که عالیست 
    اسم جدید کانال اگر انکراتیک بود انقلابی تر بود
    پاسخ:
    شاید اسم کانال را تغییر دهم. هنوز تصمیمی نگرفته ام...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی