حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

نامه نوشتن چه سود؟ گر نرسد دست دوست ...

يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ ب.ظ

خدا خودش شاهد است که در اواسط دهه ی چهارم زندگی هم طوری هستم که پشت فرمان زمزمه که می کنم "چه شود به چهره ی زرد من، نظری برای خدا کنی .. " به اشک می نشیند ...

.

.

نرگس ِ مست ِ نوازش گرِ مردم دارش .. می دانی؟ 

  • ۹۶/۰۹/۱۲
  • ح.ب

نظرات  (۲۱)

  • ۱۲ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۷
  • علی
    •  اشکهایت را دوست داشته باشند بیچاره ای 
    همه راه ها بی راهه می شوند 
    خدایت صبرت دهد 
  • ۱۲ آذر ۹۶ ، ۱۸:۳۲
  • ناشناس
    • بنشینم و صبر پیش گیرم
    دنباله کار خویش گیرم
  • ۱۲ آذر ۹۶ ، ۲۰:۲۳
  • ناشناس
    • آخر این گردش ما نیز به پایان آید...
    روز آخر نظرم ...
  • ۱۲ آذر ۹۶ ، ۲۰:۳۰
  • Rata
    • " غریب آن نیست که تنش در این جهان غریب است ، غریب دلی است که در تن غریب است " 
    از کتاب " تذکره اندوهگینان " 
    اگر نخواندید به شدت توصیه میشود ..
  • ۱۴ آذر ۹۶ ، ۰۵:۴۴
  • م.ش

    • نامه نوشتن چه سود...گر نرسد دست دوست ! چه زیبا

     

    آدم ها فک می کنم همیشه به این اشکها نیاز دارند. در اواسط دهه چهارم بیشتر
  • ۲۱ آذر ۹۶ ، ۱۹:۱۳
  • a
    • سلام . اسم آهنگ روی وبلاگ انکراتیک میفرمایین چی بود ؟ الان یه لحظه یادش افتادم میخوام سرچ کنم .
    پاسخ:
    Ode to simplicity
    Secret Garden
  • ۲۴ آذر ۹۶ ، ۰۶:۰۱
  • سمانه
    • بعضی از پست ها رو اینقدر نا امیدانه و خسته می نویسید که طرز تفکری یک طرفه از خودتون در مخاطب جا می مونه. 
    پاسخ:
    چه مهم است؟
  • ۲۴ آذر ۹۶ ، ۰۹:۳۱
  • maryam
    • حس این نوشته تون از جنس از نو برایت مینویسم ها بود...
    اون ناراحتی که تو نوشته های  از نو برایت مینویسم حس میشد,اینجا هم بود شاید...
     نمیدونم چرا دارید تک تک چیزا رو  از بین میبرید...ولی میشه اینجا جزوش نباشه؟میشه اینجا بنویسید حداقل؟
    که بدونیم حبذا هست!
    پاسخ:
    اینجا ان شاء الله خواهم نوشت. بیشتر.
    ممنون از پیگیری تان. 
  • ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۲:۲۱
  • maryam
    • عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم

    شاید حتی همین دلتنگی و غربت
    همین تنهایی ها
    همین کم آوردن ها
    با ظاهر دردآور و ملال آورشان هم خیر باشند ...
    که خیر هستند ، 
    چه خیری بالاتر از جاری شدن اشک موقع نماز ،
    چه خیری بالاتر از اینکه راه بروم و به آسمان نگاه کنم و با هر قطره اشک ذکر بگویم ،
    چه خیری بالاتر از آن که مرا هول می دهند به سمت خواندن سوره ای یا دعایی برای آرام شدن ،
    چه خیری بالاتر از افتادن هوای زیارت به دلم
    زیارت کجا ؟ هرجایی که دل آرام شود از اینهمه بی قراری ،
    حالا کربلایی که دستت نرسیده است یا مشهد الرضا 
    یا مزار شهدای گمنامی که قرار همیشگیت است در روزهای دلتنگی
    یا حتی زیارت صورت مادر ...
    #همیشه_در_صدد_درمان_دلتنگی_نباشیم
    #ای_بسا_درد_که_باشد_به_حقیقت_درمان
  • ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۹:۱۴
  • Rata
    • اقا!
     ایا این عادلانست ؟ ایا این انصافه ؟
     ناگهانی کانال و نوشته های اینجا و خودتون و ....
  • ۲۵ آذر ۹۶ ، ۰۵:۵۰
  • سمانه
    • از این نظر مهم است که شما به عنوان یه فرد موفق در عرصه ی علمی و اخلاقی و جایگاه اجتماعی، خواه نا خواه الگو هستید. 
    افرادی که "فقط" این جنبه ی خسته ی شما رو ببینند،  از این خستگی و نا امیدی هم الگو برداری می کنند. 
    انگار که یک ربطی داده میشه بین این تیپ روحیه ها و آن مدل موفقیت ها. 
    پاسخ:
    آنها که می شناسنند، میدانند ...
  • ۲۵ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۶
  • م.ش

    • خدا رو شکر که اینجا ادامه میدید

    گفتم حرکت انتحاری باشه و اینجا هم تعطیل بشه مثل کانال
  • ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۶:۰۰
  • حسینى
    • سلام

    یک نکته ى مهمى رو میخواستم تذکر بدم،  البته فقط هم با همین یک جمله کار دارم و نه باقى مسائل، "آنها که میشناسند میدانند" آنها که از نزدیک نمیشناسند چى؟ سالهاست با این پدیده در بین نزدیکان و دوستان و دانشگاه و جامعه مواجهم، اینکه کسى فکر میکنه همه چى درسته و لازم نیست و اصلا اسرافه که بیشتر دل کسى رو بدست بیاره و تلاشى براى رفع نقطه ى منفى بکنه و از اون طرف هم انبوه اسیب ها و سو تفاهم هایى که جمع میشه و تبدیل به اتفاقات بد بزرگ میشه، حرف کاربر "سمانه" درسته، الگو گرفتن خیلى مفهوم نرمیه، این موضوع رو کسایى که خیلى الگوى روى زمین نمیگیرن و به خودشون بیشتر اتکا دارند کمتر درک میکنند، شخصا از همین حرف و نکته اى که میگن با سختى و زحمت و در به درى تونستم عبور کنم تا بفهمم کم کم بهتره کجا رفت و مجا نرفت، به نظر من هم باید بیشتر به این نکته توجه کنید، حق گفتن این باید رو هم به دلایل متفاوت وبلاگى و اجتماعى و مسلمونى به خودم میدم، امیدوارم مومن و مسلمون هاى روى زمین خیلى زودتر از قیامت بتونن اختلافاتشون رو با هم حل کنند!
    پاسخ:
    سلام. موافقم. منظور این بود که آنها که می شناسند، می دانند که اینطور نیست .. 
  • ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۰۴
  • حسینى
    • تذکر من هم این بود مراقب کسانى که شما را از نزدیک نمیشناسند باشید، شاید این بى توجهى سربارى ابدى شود
  • ۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۴:۳۲
  • مریم
    • سلام جناب حبذا. روزهای آخر پاییز شما بخیر. این روزها با این هشتک های من پشیمانم و من پشیمان نیستم هایی که راه افتاده یاد پست انتخاباتی شما افتادم . پیش بینی کرده بودین که پشیمانی اتفاق می افته. کاش حذفش نمی کردین. این روزها خوندنش خالی از لطف نیست.
    پاسخ:
    سلام. بله خودم هم به یاد همون پست انتخاباتی بودم اتفاقا. شش ماه زودتر از آنچه فکر میکردم رخ داد ...
    به نظرم خرداد آینده اوج ماجراست ...
    .
    .

  • ۰۲ دی ۹۶ ، ۰۶:۴۱
  • مبهم
    • خانم مریم ته دل من یه امیدی هست که نهضت ! کیوان ابراهیمی پیروز بشه و این دروغگوی خیانتکار رو به خاطر مدرک تقلبیش برکنار کنن. البته اگه لاریجانی صلاح بدونه... خدایا کمک 
  • ۰۴ دی ۹۶ ، ۰۴:۰۵
  • مریم
    • سلام آقای مبهم. امیدوارم تمام کسانی که به این نظام مقدس ضربه می زنند با دروغها خیانتها ظلمها و... و خون به دل اقا سید علی می کنن از صفحه روزگار نیست و نایود بشن. امیدوارم خون شهدا پایمال نشه و این مفت خوران زالو صفت که با رای این مردم ساده دل بر کرسی ها نشسته اندو خون مردم را به شیشه کردند سرنگون بشن. دعا کنیم برای ارامش دل اقامون سیدعلی و تعجیل در ظهور حضرت.
  • ۰۴ دی ۹۶ ، ۰۵:۵۸
  • رها آزاد
    • نمی نویسید...!؟
    پاسخ:
    سلام
    چندبار آمدم چندخطی نوشتم و پست نکردم
    با خودم میگویم اینها که دیگر نوشتن ندارد
    امیدوارم دفعه ی دیگر که نوشتم، ظاهر شود ...
  • ۰۴ دی ۹۶ ، ۰۶:۲۲
  • رها آزاد
    • سلام
    امیدواریم...
    نوشته های اینجا برایمان؛ بلند کردن صدای تک گویی درونی است...
  • ۰۴ دی ۹۶ ، ۰۷:۱۵
  • حسینى
    • خطاب به کاربر محترم مریم

    قصد بحث ندارم و احتمالا وارد بحثى هم با شما نمیشم. فقط میخواستم با توضیحاتى کمى امار و اطلاعاتتون از فکر کسانى یا اصلا من نوعى رو بالا ببرم. کسانى وجود دارند دارند که در هفته یا ماه بیانات رهبرى رو مرور میکنند، به بسط توحید در جامعه و جهان عمیقا ارزومند و امیدوارند، اما نقدهاى علمى اى هم دارند که از پس ساعت ها مطالعه و تامل و تجربه آمده، چنین افرادى ممکنه نگاهشون به سیاست با شما در ظاهر خیلى تفاوت کنه، ممکنه اصلا به اقاى روحانى راى داده باشند و به دلیل مزیت هاى دولتشون از راى شون خوشحال باشن على رغم نقاط ضعف، این افراد وقتى بیصبرى و توهین و کم عمقى رو میبینند به نظر خود شما با شماى نوعى که همه دولت و همه نیت و خدمات را با یک چوب میرانید چه احساس و ارتباطى میتوانند برقرار کنند؟ حس یک هموطن مومن به ارزش ها که اگر روزى در جامعه مثل اویى را دیدم میتوانم راحت با او ارتباط اصولى و برحق ولو در حد گفتگوى ده دقیقه اى برقرار کنم؟ نه! احساس این گونه افراد در بهترین و سختکوش ترین حالت براى حفظ اخلاق و ایمان تجسم انبوهى از کم اطلاعى ها از اداره تخصصى دولت و شناخت مسیر و .. هست که نه تنها همت نمیکنیم بیشتر بفهمیم و یادبگیریم و اصلاح کنیم که فقط تبدیل به انرژى منفى کدورت میکنیم و سرخوشانه این سو و ان سو پرتاب میکنیم..

    براى خودم و شما ارزوى اصلاح و رشد و توفیق دارم
  • ۱۳ دی ۹۶ ، ۲۲:۱۷
  • ..
    • این آتش ِ درون ، بکند هم سرایتی ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم